فهمیدن اطلاعات مندرج در صورتهای مالی مستلزم آگهی از اصوب پذیرفته شده حسابداری است. حسابداری به لحاظ این که انبوه اطلاعات مربوط به فعالیتهای مالی را گردآوری و سپس آنها را از طریق تلخیص و طبقه بندی به تعداد نسبتا معدودی از اقلام با اهمیت، با مفهوم و مربوط تبدیل میکند و در نهایت به گونهای ارائه می دهد که معرف گویایی از وضعیت و پیشرفت واحدهای تجاری است، به معنایی، عملی تحلیلی محسوب میشود. هر نوع طبقه بندی تحلیلی باید بر شبکهای از مفایهم، مفروضات و اصول مشخص مبتنی باشد. حسابداری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدون درک مفاهیم و اصول حسابداری نه می توان حسابداری را به گونهای کارآمد به کار گرفت و نه میتوان صورتهای مالی منتج از آن را درک کرد. از این رو، شناخت و آگهی از مفاهیم حسابداری برای کلیه کسانی که با آن سرو کار دارند و درجه نخست اهمیت دارد.
مفاهیم، همان مفروضات، اصول حسابداری، قواعد و رویههایی است که نحوه عملهای پذیرفته شده را در یک زمان مشخص تعریف میکند.
مفاهیم اساسی حسابداری بر مبنای این طبقه بندی یه شرح ذیل مورد بحث قرار می گیرد:
برای مطالعه در خصوص استانداردهای حسابرسی اینجا کلیک کنید!!!
مفروضات حسابداری شامل آن گروه از مفاهیم اساسی حسابداری است که جنبه بنیادی و زیربنایی دارند و به نحوه قابل ملاحظهای بر اندازه گیری، ثبت و گزارش اطلاعات حسابداری اثر میگذارند این مفروضات شامل فرض تفکیک شخصیت، فرض تداوم فعالیت، فرض واحد اندازه گیری، فرض دوره مالی و فرض تعهدی است.
مفهوم تفکیک شخصیت در حسابداری عموما به معنای این است که برای مقاصد گزارشگری مالی، واحد تجاری را باید به عنوان یک شخصیت مستقل از صاحب یا صاحبان آن در نظر گرفت. از آنجایی که فعالیتهای اقتصادی توسط موسسات فردی و اشخاص حقوقی گوناگون انجام میگیرد، نتایج حسابداری نیز باید بر حسب این اشخاص گردآوری، تلخیص و ارائه شود. یکی از اثرات این فرض این است که در حسابداری، درآمد هنگامی شناسایی و اندازه گیری میشود که برای واحد تجاری تحقق مییابد، نه هنگامی که بین صاحبان واحد مزبور توزیع میگردد. علاوه بر این، برمبنای این فرض، مطالبات و دیون شخصی صاحبان واحد تجاری به اشخاص ثالث نیز جزء منابع و تعهدات واحد تجاری منظور نمیگردد.
فرض تداوم فعالیت حاکی از این است که واحد تجاری عملیات خود را درآینده قابل پیش بینی ادامه خواهد داد. به بیان دیگر، بر اساس این فرض، واحد تجاری آنقدر به موجودیت خود ادامه میدهد تا برنامههای جاری خود را اجراء و تعهدات خود را ایفا کند. اما از آنجایی که هر واحد تجاری دایر مرتبا قراردادهای جدید منعقد و برنامههای تازه تدوین میکند، بنابراین، اجرای این قراردادها و برنامهها در آینده نیز ادامه مییابد.
کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری، فرض تداوم فعالیت را به عنوان یکی از مفروضات بنیادی حسابداری شناخته و آن را به شرح ذیل تعریف کرده است:
فرض براین است که هر واحد تجاری دارای تداوم فعالیت است، یعنی عملیات آن در آینده قابل پیش بینی ادامه دارد، به بیان دیگر، فرض میشود که نه قصد بر این است که واحد تجاری منحل یا عملیات آن به نحو قابل ملاحظهای کاهش داده شود و نه ضرورت این کار احساس میشود.
۳- فرض واحد اندازه گیری:
در گزارشگری مالی رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری برحسب پول اندازه گیری و بیان میشود. پول کارآمدترین وسیله برای اندازه گیری و انتقال اطلاعات مالی است و به همین دلیل به عنوان مقیاس مشترک و شاخص اندازه گیری در کلیه مراحل فرآیند حسابداری و گزارشگری مالی به کار گرفته میشود. یکی از الزامات ارائه صورتهای مالی، بکارگیری یک مقایس مشترک اندازه گیری در مورد اقلامی است که مشخصا در متن صورتهای مزبور انعکاس مییابد. در حسابداری فعلی که مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی است، تغییرات در قدرت خرید پول نادیده گرفته میشود و فرض میگردد که ارزش واحد پول ثابت است.
رویدادها، عملیات و فعالیتهای یک واحد تجاری در طول عمر آن بطور مستمر و عموما با روندی متعادل واقع میشوند. اندازه گیری دقیق نتایج عملکرد یک واحد تجاری برحسب وجه نقد تنها در پایان عمر آن یعنی هنگامی امکان پذیر میشود که واحد تجاری منحل و حاصل فروش کلیه داراییهای آن به نقد تبدیل و کلیه بدهیهای آن واریز گردد. مگر هنگامی که عمر واحدهای مزبور تمام و پس از تصفیه برچیده شوند.
فرض تعهدی حاکی از این است که در حسابداری باید درآمدها به محض تحقق و هزینهها به محض تحمل بدون توجه به دریافت یا پرداخت وجه نقد مربوط شناسایی شود. درآمدها و هزینههای شناسایی شده بر مبنای تعهدی در نهایت در صورت سود و زیان دوره مربوط منعکس و با یکدیگر مقابله میشوند تا سود خالص دوره اندازه گیری گردد. بنابراین، فرض تعهدی در حسابداری بر تحقق درآمد، تحمل هزینه و تطابق دقیق هزینهها با درآمدهای شناسایی شده تاکید دارد.
برای آشنای با تحریر دفاتر قانونی حسابداری اینجا کلیک کنید!!!
در حسابداری در ارتباط با نحوه اندازه گیری، ثبت و گزارش اثرات فعالیتها و رویدادهای مالی واحد تجاری بر مفروضات حسابداری، وجود رهنمودهای مشخص تری نیز ضروری است. آن گروه از مفاهیم اساسی حسابداری که رهنمودها و مبانی لازم را در مورد نحوه اندازه گیری، ثبت و گزارش اطلاعات مالی به طور مشخص فراهم می آورد، اصول حسابداری خوانده میشود. مفروضات حسابداری جنبه زیر بنایی دارند در حالی که اصول حسابداری بیشتر جنبه کاربردی دارند. اصول حسابداری شامل: اصل بهای تمام شده، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق هزینه با درآمد و اصل افشاء میباشد.
اصل بهای تمام شده یکی از مفاهیم فراگیر حسابداری است که در گزارشگری مالی نقش اساسی دارد. این اصل حاکی از این است که در حسابداری، مبنای مناسب برای شناسایی اولیه عناصر صورتهای مالی، بهای تمام شده تاریخی است. اصل بهای تمام شده مبتنی بر این واقعیت است که در هر مبادله، ارزش متعارف آنچه که واگذار میشود فراهم کننده مبانی و شواهد قابل اتکا، در مورد ارزش متغارف چیزی است که تحصیل میگردد. از این رو، داراییهای تحصیل شده در مبادلات همواره به بهای تمام شدهای اندازه گیری و ثبت میشوند که معرف ارزش متعارف آنها در تاریخ تحصیل است. اصل بهای تمام شده باید تقریبا در کلیه مراحل فرآیند حسابداری مراعات شود. حتی اگر ارزش متعارف اقلام در طول زمان تغییر کند، باز هم رعایت اصل بهای تمام شده در زمانهای بعد از تحصیل اقلام نیز غالبا الزامی است.
درآمد در حسابداری از دیدگاههای مختلف تعریف شده است. استانداردهای حسابداری در بخش اصول فراگیر، درامد را به شرح ذیر تعریف نموده است:
درآمد عبارت است از افزایش ناخالص در داراییها یا کاهش ناخالص در بدهیها که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری می شود و ناشی از آن گروه از فعالیتهای انتفاعی واحدهای تجاری است که میتواند به تغییر در حقوق صاحبان سهام (سرمایه) منتهی شود.
در استانداردهای بین المللی حسابداری نیز درآمد به شرح ذیل تعریف شده است:
درآمد عبارت است از جریانهای ناخالص ورود وجه نقد به واحد تجاری یا ایجاد مطالبات یا سایر داراییها برای آن، که در روال فعالیتهای معمول واحد تجاری از فروش کالا، ارائه خدمات و استفاده دیگران از منابع واحد تجاری که مولد سود یا بهره، حق امتیاز و سود سهام باشد، ناشی میشود.
اصل تحقق درآمد استفاده از فرض تعهدی در حسابداری را ضرروی میسازد. به همین دلیل، فروش کالا یا ارئه خدمات به طور نسیه نیز به عنوان درآمد در دورهای شناسایی میشود که فروش انجام شده یا خدمات ارائه گردیده است و نه دورهای که وجوه مربوط دریافت میشوند یا نهایتا دریافت خواهد شد.
اصل تطابق با درآمد و هزینه با درآمد ها بر فرآیند اندازه گیری سود تمرکز دارد، و مفهوم آن این است که بعد از اندازه گیری درآمد دوره، هزینههای انجام شده به منظور تحصیل درآمد نیز باید در همان دوره تعیین و با درآمد مربوط مقابله شود تا سود خالص دوره مشخص گردد. بنابراین، شناخت هزینه متعاقب شناخت درآمد، انجام میگیرد.
اصل افشاء یکی از اصول اساسی حسابداری است که بر کلیه جوانب گزارشگری مالی تاثیر دارد. اصل افشاء ایجاب میکند که کلیه واقعیتهای با اهمیت مربوط به رویدادها و فعالیتهای مالی واحدهای تجاری باید به شکل مناسب و کامل گزارش شود. بر اساس این اصل، صورتهای مالی اساسی باید حاوی تمامی اطلاعات با اهمیت، مربوط و به موقع بوده و این اطلاعات به گونهای قابل فهم و حتی الامکان کامل ارائه شود تا امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه را برای استفاده کنندگان فراهم سازد. از طرف دیگر، اطلاعاتی که ارائه میشود نباید از لحاظ کمیت و کیفیت به گونهای باشد که موجبات سر درگمی و گمراهی استفاد کنندگان صورتهای مالی را فراهم کند.
برای آشنایی با قوانین تحریر دفاتر اینجا کلیک کنید!!!
اصول محدود کننده حسابداری که اثری تعدیل کننده بر حسابداری و گزارشگری مالی دارند، اصطلاحاً میثاقها یا اصول تعدیل کننده نیز نامیده میشود که شامل فزونی بر مخارج، اهمیت، خصوصیات صنعت و محافظه کاری می باشد.